بایگانی برچسب‌ها : واژگان انگلیسی

جملاتی در مورد (مطالعه کردن-امتحان دادن- قبولی و ردی در امتحان )

?? جملاتی در مورد studying, taking exams, passing or failing ??

 

 

 


I have a lot of studies  ??  
خیلی درس( برای خوادن) دارم/ درس هایم سنگین است

 

He's very studious   UK/ˈstjuː.di.əs/         US /ˈstuː.di.əs/     ??
او خیلی درس خوان است

 

I'm going to continue my studies abroad  ??
قصد دارم در خارج ادامه تحصیل بدم


When is our exam? ??
چه روزی امتحان داریم


We have an exam tomorrow. ??
فردا امتحان داریم


Our teacher gave us an exam/ a test/ a quiz yesterday. ??
دیروز معلم ما از ما امتحان گرفت

 


توجه…✍?

 

?وازه examبه معنای آزمون یا امتحان کتبی، شفاهی و یا عملی می باشد که در مدارس و دانشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد و بر مبنای آن مدارک قبولی اعطا می شود. رسمی آن examination است

 

 

? واژه test نوعی آزمون است که علاوه بر آزمون اصلی و یا گاهی بجای آن داده می شود تا مشخص شود دانش آموز یا دانشجو چه میزان یاد گرفته است

 

 

?واژه quiz به معنای نوعی آزمون غیر رسمی و کوتاه است که ممکن است در طول یک ترم چندین بار داده شود.

 

 

 

?????? ??????  ??????

 

 


We took our final exam last week ??
هفته گذشته امتحان پایان ترم دادیم

 


نکته?
در زبان انگلیسی برای امتحان دادن(توسط شاگرد) از take an exam و یا معادل آن do یا sit  استفاده می شود


take    ➡️ an exam
do         ➡️ an exam
sit      ➡️ an exam

 

We took/did/sat an exam yesterday  ??
دیروز امتحان دادیم

 


نکته?
برای امتحان گرفتن(توسط معلم) از give an exam استفاده می شود

 Our teacher gave us an exam yesterday ??
دیروز معلم مان از ما امتحان گرفت

 

 

?????? ??????  ??????

 

 

 

I paaed / failed my exam. ??
در امتحانم قبول/ رد شدم


نکته?
افعال pass  و fail حرف اضافه نمی گیرند


I got my report card yesterday ??
دیروز کارنامه ام را گرفتم


I was the top student last term ??
ترم قبل شاگرد اول (ممتاز ) شدم


How did your exam/ interview…go? ??
امتحانت/ مصاحبه …ات چطور بود؟

I did well in my exam/ interview  ??
امتحانم/ مصاحبه ام خوب شد/ امتحانم را خوب دادم

 

 

 

……. I did badly in my

 

(امتحانم ) را بد دادم

……. I messed up my


(امتحانم) را خراب کردم

 


I finally managed to pass the exam ??
بالاخره موفق شدم امتحانم را قبول شوم


I almost/ nearly faild my exam ??
چیزی نمانده بود که در امتحان رد شوم(اما قبول شدم)


I got a (very) low mark in my mind-term test. ??
در امتحان میان ترم نمره(خیلی) پایینی گرفتم

 


 

 

 

 

504واژه- صلاحیت پیدا کردن

 

شرایط لازم را کسب کردن- صلاحیت پیدا کردن- شایستگی یافتن
 

 

...

شرایط لازم را کسب کردن-صلاحیت پیدا کردن-شایستگی یافتن

qualify

504 واژه-نا آشنا

عادت نکرده- ناآشنا- نامانوس- خو نگرفته

...

 

 

عادت نکرده- نا آشنا- نامانوس- خو نگرفتهunaccustomed

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اصطلاحات و واژگان- راکت گذاشتن

 

 

 

راکت گذاشتن- عقب انداختن- در آب نمک گذاشتن 

 

 

images77

 

 

 

on=روی

ice=یخ

postpone= عقب انداختن-به تاخیر انداختن

اصطلاحات و واژگان-جدی صحبت کردن

 

 

جدی صحبت کردن- بی پرده حرف زدن- رک و پوست کنده صحبت کردن

 

 

 

talk-turkey

 

 

 

 

talk= صحبت کردن- حرف زدن

turkey=بوقلمون- ترکیه

seriously=جدی

 

گفتار و واژگان- هم اکنون

present moment

هم اکنون

 

Do not dwell in the past

do not dream of future

concentrate the mind on the present moment

 

 

در گذشته نمان،

برای آینده رویا پردازی نکن

ذهن خود را بر هم اکنون متمرکز کن

 

 

dwell =اقامت گزیدن- ساکن شدن

dream = خواب دیدن- رویا دیدن

future =آینده

concentrate = تمرکز دادن- متمرکز کردن

mind = ذهن- خاطر- خیال

present = حال -اکنون- زمان حاضر

moment =لحظه- زمان

 

 

 

 

 

buddha101052

گفتار و واژگان- باور داشتن

 

believe

باور داشتن

 

 

Believe you can and you're halfway there.

باور داشته باش که می توانی، چون هنوز نیمه راهی

 

 

 

believe=باور داشتن- ایمان داشتن- اعتقاد داشتن

halfway= نیمه راه- نصفه کاره

 

 

1_2

گفتار و واژگان- شادی

happy

شاد بودن

 

 

The most important thing is to enjoy your life

– to be happy

it's all that matters

 

 

مهمترین کار این است که از زندگی خود لذت ببرید- شاد باشید- که شادی همه چیز است

 

 

 

importan= مهم- با اهمیت

enjoy = لذت بردن

life = زندگی- حیات

happy= شاد- خوشحال-  راضی

all= همه- تمام

matter= موضوع- چیز- مطلب

 

audreyhepburn413489

 

گفتار و واژگان- آموزش

Education

آموزش

 

Education is the most powerful weapon which you can use to change the  world

 

آموزش، قدرتمندترین سلاحی است که می توانید برای تغییر جهان از آن استفاده کنید

 

 

 

 

 Education= آموزش- تحصیلات

most= بیشترین- زیادترین

powerful= قوی – نیرو مند

weapon = سلاح 

change= تغییر دادن- دگرگون کردن

 

 

 

92595468870454712042